گاهی یک عمل میتواند مسیر زنگی انسان را عوض کند وتاثیر بسزای در زندگی انسان داشته باشددر نقلها آمده است زمانی که نمرود و نمرودیان آتش بزرگی را برای سوزاندن خلیل خدا تدارک دیدند و شعله ها ی آتش تا آسمان میرفت .وقتی حضرت ابراهیم ع را به آتش انداختن دو حیوان مشغول کار شدند یکی زنبور بود ودیگری مارمولک.زنبور عسل به محض دیدن افروخته شدن آتش تند تند میرفت ودر دهان خود اب میکرد وروی آتش میریخت در روایت آمده جناب جبرئیل از او پرسید <میدانی که اتش عظیمی برپا شده تو چگونه می خواهی با این دهان کوچکت آن را خاموش کنی؟». زنبور گفت:«من بنای خاموش کردن آتش را ندارم من فقط به وظیفم عمل میکنم و به مقدار حجم دهانم آب می برم و بر روی آتش می ریزم. دیگرکاری ندارم خدا آنراخاموش میکند یا نمی کند ». میگویند از این تاریخ به بعد اون شد زنبور عسل یعنی خداوند بخاطر این عمل خالصانه عصاره وجود زنبور را عسل قرار داد.در این جریان مارمولک هم دست به کار شده بود. او زمین را می کند و به زیر زمین می رفت و از زیر، آتش را فوت می کرد تا شعله ورتر شود.بعضی ها در اجتماع مارمولک صفت هستدبجای ابنکه خود را اصلاح کنندهمیشه سعی دارندهمانندآتش زیر خاکسترمشکلات دیگران را شعله ور تر سازند. اما بعضی دیگر همچون زنبور عسل هستند؛ علاوه بر اینکه عسل می دهند، همیشه به دنبال رفع مشکلات دیگرانند. حال خودمان قضاوت کنیم کدام عمل بهتر است اینکه عمل خالصانه باشد یا نباشد مثل زنبور باشی یا مارمولک
..........................
منبع:شرح مراتب طهارت نوشته صمدی آملی